کتاب مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن - استیو هاروی - بخش سوم

خدمت همه دوستان عزیز سلام عرض میکنم. بعد از چند روز پر مشغله بالاخره خواندن این کتاب هم به پایان رسید و توانستم بخش سوم این کتاب را هم برای شما عزیزان خلاصه نویسی کنم. گرچه  این کتاب دارای سه بخش اساسی بود که هر کدام نیز داری چند فصل بودند که در 161 صفحه نوشته شده بود، قطعا خلاصه نویسی های من نمی تواند تمام مطالب این کتاب را در بر بگیرد و تنها هدف از خلاصه نویسی این کتاب این بود که شما عزیزان را تشویق به خواندن این کتاب بکنم چرا  که از نظر من این کتاب، فوق العاده بود. با متنی بسیار راحت و گیرا، گویای تمامی مشکلاتی که یک زن در زندگی در مقابل رفتار با یک مرد پیدا میکند، بود. حتی خود من قصد دارم خواندن این کتاب را در اینده ای نزدیک برای بار دوم شروع  کنم. و به شما عزیزان هم توصیه میکنم که خواندن این کتاب را از دست ندهید. چرا که من صد در صد نتوانسته ام که لپ مطلب و مطالب خیلی مهم این کتاب را برای شما در خلاصه ها جمع اوری کنم و به همین خاطر توصیه اکید میکنم که حتما این کتاب را مطالعه کنید .

خلاصه ای از بخش سوم این کتاب آماده کرده ام که در ادمه مطلب میتوانید ببینید... از اینکه از وب ما دیدن میکنید، بسیار ممنونم و اگر اشتباه تایپی در متن ها وجود داشت ،لطفا نادیده بگیرید... بسیار سپاس از شما عزیزان.

در بخش سوم کتاب موضوع " چرا مردان فریب میدهند مطرح شده است. از نظر مردان پاسخ به این سوال خیلی واضح است  اما برای زنان اصلا این طور نیست. برای اغلب زنان ، فریب دادن، قابل  تصور و بخشودنی تیست ، نمیدانید و نمی توانید بفهمید پرا یک مرد رو راست نیست و از آن هم نمیتوانید پیشگیری کنید. شما به او میگویید دوستش دارید، فکر و زمانتان را به او اختصاص میدهید ، لباس هایش را میشویید، بچه هایش را به دنیا میآورید و با اشتیاق در پیشگاه خدا ، دوستان ، خانوده به او گفته اید، قبول میکنم همسرش باشم، کمترین کاری که مرد میتواند برای شما بکند، افتخار و صداقت و وفاداری است که برای شما بسیار اهمیت دارد.اما اجازه دهید مرد از کنار همسرش دور شود، زنان کارهای زیادی به عهده آنان میگذارند که باید انجام دهند، و فریب دادن یکی از آنهاست.

در ادامه بحث های این کتاب دلیل این فریب دادن مردان به خوبی توصیف شده است و نویسنده اشاره میکند که اگر مرد،  یک فرد معنوی باشد و رابطه خوبی با خداوند داشته باشد ، خیلی زود به بلوغ فکری  می رسد ، چون باور هایش او را محکم نگه میدارد و همان باور ها ، خانواده  را در درجه دوم پس از خداوند قرار میهده. به دنبال زنی میگردد که زندگی اش را تکمیل کند ، مادر فرزندانش باشد و وجود ناقصش را تکامل ببخشد.

در ادامه نویسنده به خوبی موضوع را روشن میکند که توصیه میکنم برای درک بهتر کتاب را به طور کامل مطالعه فرمایید و بعد به اینجا میرسیم که: بزرگترین دلیل این است که ، آن بیرون همیشه زنی وجود دارد که گول او را بخورد!!!حال تصور کنید اگر هر زنی به این مرد میگفت : تو متاهل هستی و من نمیتوانم چنین ارتباطی با تو داشتخ باشم، میدانید که چقدر روابط و ازدواج ها پایدار می ماند؟ مردان میتوانند فریب بدهند چون زنان زیادی وجود دارند که خودشان را به مردانی تقدیم میکنند که متلق به آنان نیستند و چه زیبا نویسنده این کتاب این موضوع را بیان میکند، چیزی که در جامعه خود ما ایرانی ها ، همیشه به وضوح دیده شده است. و افسوس برای این چنین زنانی و نیز این چنین مردانی . نویسنده میگوید: این زنان معیار و استاندارد های درستی ندارند و از یک عزت نفس پایین رنج میبرند و خودشان را در اختیار فریب کاران قرار میدهند و آماده خول خوردن هستند. اگر این زنان خود را از دایره فریب و نیرنگ بیرون بکشند ، خوده به خود این رفتار به طور جدی کم میشود و کم کم از بین میرود. در ادامه نویسنده این کتاب میگوید بریا از بین بردن این موضوع بایستی دقیقا آنچه در این کتاب می گوییم عمل کنید و معیار ها و نیاز های خود را مد نظر داشته باشید و آن ها را شرح دهید و سفت و محکم به ان ها بپردازید.که میگوید با پنج پرسش ضروری مرد خود را به طور دقیق بشناسید، که د ر فصل 10  کتاب امده است و میگوید قوانین 90 روزه را دنبال کنید که در فصل 11 کتاب شرح داده  شده است. نویسنده میگوید اگر مردی مرتکب این کار شد، بی توجه به دلایل یک مرد، بدانید که او میداند که شما متوجه شدید، او مرتکب اشتباه شده است زیرا بر خلاف وعده اش  برا یزندگی مشترک عمل کرده است زنان بار ها و بار ها به خود میگویند ، من خیلی خوب نبودم، شاید آنطور که باید دوستش نداشتم و... اما زنان بایستی خود ا از سرزش رها کنند در غیر این صورت این روند شما را همیشه در انتخاب های بعدنیز حقیر و آویزان خواهد کرد. شما در محدود کردن اتفاقاتی که برایتان رخ میدهد بسیار قدرتمند هستید. قدرت تشویق، قدرت انگیزه، قدرت پیشنهاد داریداگر به یک مرد اجازه دهید که بداند شما سختی های زیادی را تحمل میکنید اما هرگز گول نمیخورید، سعی میکند از گروه مردادن این چنینی بیرون بیایدحتما از خود میپرسید اگر به قول خود عمل نکرد و خارج از منزل به دنبال انتخاب دیگری بود، چه کنیم؟برای آن خود را اماده کنیدو اجازه دهید بیرون برود، چون نمیتوانید مردتان را خارج ازنی قاعده ببینید و در کنارش بمایند ئ هر روز از او سوال کنید، کجا میرود و چه کار میکند. چون مفهوم این را میدهد که هنوز او را نبخشیده اید و موقعیتی را فراهم میکنید که دوباره به شما دروغ بگویدو فریبتان بدهد.اغلب مردان فریب میددهند چون میدانند تاوانی وجود ندارد!!! اگر مردی شما را فریب دهد و شما او را رها کنید!! اگر برای او مهم باشید، باید تمام تلاش خود را بکند تا شکا را برگرداند، سر کار میرود تا اعتماد شما را جلب کند، نیاز های شما را برآورده کند تا دوباره بتواند رابطه اش را با شما تحمیم ببخشد. وقتی تاوان وجود داشته باشد، به خودش خواهد گفت : هر چیزی که دوست داشتم، دارم از دست میدهم ، و از آتش عبور میکند تا مرد بهتری شود.

در فصل 9 این کتاب که با موضوع مردان به استاندارد ها اهمیت میدهد، پس سعی کنید در زندگیتان استاندارد هایی داشته باشید، این نکات را متوجه میشویم که باید هر زنی استاندارد هایی در زندگی خود داشته باشد تا مرد مجبور به پذیرش آنها شود مثلا در کتاب میخوانیم که مردان نمیتوانند بدون کمک شما این وظیفه را انجام دهند، مردان موجوداتی ساده و منطقی هستند. اگر به ما بگویید که چه چیز را دوست دارید و از چه چیزی خوشتان می آید، تمام تلاش خود را برای برآوردن انتظارات شما انجام میدهیم.به خصوص اگر به ادامه ارتباط با شما علاقه مند باشیم. در ادامه با خواندن متن بسیاز زیبای کتاب نویسنده 10 سوال مطرح میکند که عمیقا زن را به فکر فر میبرد که دقیقا به دنبال چگونه مردی است که با پاسخ به این 10 سوال به طور کامل میتوانید آنچه از مرد زندگی خود انتظار دارید لیست کنیدو قیاس بزنید.

در فصل 10 این کتاب، 5پرسشی که قبلا به آن اشاره کردیم،مطرح شده است. نویسنده به زنان هشدار میدهد که هر گاه مردی به خواستگاری شما می آید در همان ابتدا این 5 پرسش را از او بپرسید و هرگز ترس از دست دادن او را نداشته باشید زیرا در هر بار تنها شدن ما جهشی به سمت جلو خواهید داشت.که در این فصل توصیه میکنم 5 پرسش نوشته شده را مطالعه کنید.

در فصل 11 این کتاب همان قانون 90 روز ی که اشاره کردیم، بیان شده است. گه راهکارهایی را ارائه میدهد که در فرصت 90 روز دوران نامزدی بتوان مرد مورد نظر خود را شناخت به شرطی که از این نود روز نهایت استفاده را بکنید. و در آن به نکاتی اشاره میکند که میتوانید اخلاق واعتقادات همسر خود را به خوبی درک کنید. تمام این فصل پر از نکته هایی است که در اینجا اگر میخواستم خلاصه ای از آن را برای شما بنویسم باید کل این فصل را مینوشتم و من دنبال این هستم که خود شما به دنبال این کتاب باشید و در خواندن آن اهتمام ورزید زیرا که نکاتی قابل تامل دارد که شاید خیلی وقت ها در روابطمان به آنها دقت نکرده ایم.

در این بخش فصلی آمده است با عنوان  زنان، استوار ، مستقل و تنها

گفته شده که دنیای بدون زنان، چنین دنیایی خواهد بود: مردان نه خود را میشوند نه صورت خود را اصلاح میکندد!!! خدایی اینو نویسنده این کتاب راست گفته!!خلاصه حرفایی زده شده که مردان موحوداتی ساده هستند و اگر زنان در زندگیشان نباشند، زندگی ساده ای خواهند داشت.اما شما زنها سلطان جمع و جور مردن هستید. پس از یک کار تمام وقت به خانه میآیید وتازه کار تمام وقت منزل یعنی نقش همسر و مادر بودن شروع میشود. و باید به همه امور رسیدگی کنیدو در ذهن یک مرد ، قدرتی که در یک زن نهفته است، وجود ندارد. به نظر ما ، قدرت شما ناشی از یک چیز است، شما زن هستید.

شما انگیزه بیدار شدن هر روزه ی ما هستید. مردان بیرون میروند، کار میکنند و پول به دست می آوردن، فقط به خاطر زنان. به خاطر زنان لباس شیک میپوشیند. موهایشان را کوتاه میکنند، به خاطر زنان لباس شیک میپوشند، شما در واقعا پاداش نهایی ما هستید...اما اگر شما زنان خودتان پول به دست آورید ، ماشین خودتان، خانه خودتان، را داشته باشید همه چیز فریاد میزند که دیگر نیازی به ما مردان ندارید تا از شما حمایت کنیم… مردان میگویند : نگران نباشید ما نگران داشتن اینگونه امکانات از جانب شما نیستیم. میتوانید خانه، ماشین  و ... هر گونه اماکانات دیگری داشته باشید اما اگر مردی واقعا به دنبال محبت شما باشد و شما هرگز به او اجازه ابراز عشق ازطریق حمایت کردن و تامین نیاز ها و خواسته هایتان را به او ندهید، پس چگونه احساس کند که مرد است؟؟؟؟ امکاناتی که از نظر مالی به دست می آورید و از نظر تحصیلی به آن میرسید ، هرگز جایگزین رابطه با یک مد نخواهد شد...دی ان ای او اجازه این کار را نمیدهد...

ما مردان به زنانی که مثل یک مرد رفتار کنند، احترام میگذاریم و دوستشان داریم. پس اجازه دهید که ما فکر کنیم شما به ما نیاز دارید. ما نیاز داریم که توسط شما مورد نیاز واقعا بشویم تا ماهیت خود را به عنوان مرد بودن به نتیجه برسانیم...

در ادامه این کتاب نویسنده به خوبی بیان میکند که اگر چه ما زنان مردان را در راس خانواده میدانیم اما در نهایت تربیت فرزندان و به دهست گیری امور بر عهده ما زنان است. و اگر شما زنان اجازه ندهید که آنچه واقعا باید باشیم، باشیم، مطلقا نخواهیم گفت: من مرد تو هستم... پس چه اتفاقی می افتد؟ هیچ... خیلی زود از کنار شما دور میشویم...

که واقعا حقیقت محض هم در مورد نظر نویسنده همینگونه است. مردان بسیار بسیار به وجود زنان نیاز دارند اما زنانی قوی ...

اگر زنان به مردشان بفهمانند که کمتر از یک شریک هستند، همین اتفاق می افتد.،  پول و موفقیت شما او را میترساندو تهدید میکند. بله... چون او را از نقش خود به عنوان یک مرد و تامین کننده دور میکند.... در ادامه نویسنده در کلمه ای بسیار زیباتمام ناگفته ای خود را میگوید و آن را در غالب یک جمله بیان میکند و آن هم  اینکه: فقط  یک خانم باشید...

برای مردان مهم نیست که چه موقعیت مالی، شرایط اجتماعی ، در امد و سابقه کاری داشته باشند،  فقط  میخواهند مراقب زنان خود باشند... قدردانی و سپاس از یک مرد، نه تنها اطمینان و اعتماد به نفس او را تضمین میکند، بلکه از شما نیز بهترین می سازد. بهترین قدر دانی این است که یک خانم باقی بمانید و به او اجازه دهید که مرد خانه باشد...

دوست دارم این کتاب را خودتان مطالعه کنید چرا که شاید من خلاصه ای از آن را در اینجا برای شما بنویسم ولی واقعا نمیتوانم برای شما تمامی مطالب این کتاب را پوشش دهم. چرا که خود من نیز باید برای بار دوم و بار سوم هم این کتاب را مطالعه کنم. زیرا مطالبی که در این کتاب امده است از نظر من فوق العاده اند. خواندن حتی هزار باره ی این کتاب میتواند به ما زنان کمک کند تا مردان خود را وخواسته هایشان را به خوبی درک کنیم و در ایجاد یک زندگی بهتر گام بردایرم.

در این کتاب میگوید برای اینکه در بیرون از خانه ، یک خانم باشید و در داخل خانه یک خانم باشید چه کارهایی رو باید انجام دهید که خلاصه ههمه اینها این است که کارهایی که مردتان باید انجام دهد را بر عهده او بگذارید و خودتان انجام ندهید..

جمله ای بسیر زیبا در این کتاب اورده شده است که میگوید:  دلیل شماره یک شکست، ترس از شکست است. ترس مانع قدم برداشتن شما میشود....

 خواندن این فصل کتاب رو به خواننده واگذار میکنم.این بخش کتاب در این مورد بود که میگوید : چگونه به حلقه ازدواج برسیم و راهکارهایی برای رسیدن به این نتیجه در رابطه ای که در آن هستیم ، ارائه میدهد...

و در پایان هم سوالاتی معمول از نویسنده کتاب به عنوان یک مرد پرسیده شده ، که این سوالات از طرف زنان ارائه شده است تا کسی از جنس مردان به آنها پاسخ دهد. که میتواند در آشنایی با طرز تفکر مردان به ما خانوم ها کمی بی نهایت بکند.

باز هم میگویم، خواندن این کتاب را از دست ندهید...

با آرزوی موفقیت برای شما عزیزان.