وب کاغذی

که با این در اگر در بند در باشد، درماند

وب کاغذی

که با این در اگر در بند در باشد، درماند

وب کاغذی

وب کاغذی منشوری است از برگرفته های ما از آنچه دیدیم و شنیدیم و خواندیم...

هم تازه رویم هم خجل،
..................... هم شادمان هم تنگدل

کز عهده بیرون آمدن
..................... نتوانم این انعام را

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

نگاهی بر فیلم ارباب حلقه ها - یاران حلقه - قسمت اول

پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۲۹ ب.ظ

کمتر کسی هست که سه گانه ارباب حلقه ها ساخته پیترجکسون بر اساس کتابی از جی آر آر تالکین رو ندیده باشه.اولین قسمت این فیلم با عنوان یاران حلقه، سرآغاز این داستان پر از ماجراست، که در سال 2001 میلادی ساخته شد. تا کنون نقد های زیادی بر روی این فیلم نوشته و گفته شده است، اما ما قصد هیچگونه پیش قضاوتی از این اثر تاریخی را نداریم، بلکه تماما قصد داریم به عنوان یک روشنفکر این اثر را ببینید و از آن لذت ببرید، گرچه هر فیلمی پیام های بخصوص خود را دارد، اما هر انسانی بایستی از هر رویدادی پیام های خوب آن را الهام گیرد. این اثر هم از این قاعده مستثنی نیست، این فیلم لایه های بسیار زیادی را درون خود جای داده است.

ارباب حلقه ها - یاران حلقه

داستان کلی این فیلم به شرح از ویکی پدیا به این نقل است :

"داستان در سرزمین میانه اتفاق می‌افتد و در مورد ارباب تاریکی‌هاست که در جستجوی حلقهٔ یگانه که خود ساخته‌است ولی سال‌ها پیش در جنگ از دست داده و حالا از محل آن خبر ندارد می‌باشد.

فیلم با صدای گالادریل شروع می‌شود و ساخت حلقهٔ یگانه توسط ارباب تاریکی، سائورون، را نشان می‌دهد سائورون می‌خواهد کل سرزمین میانه را تسخیر کند ولی آخرین اتحاد الف‌ها و آدم‌ها جلوی پیشروی سپاه او را می‌گیرد تا اینکه خود وارد جنگ می‌شود و پادشاه آدم‌ها، الندیل، را می‌کشد. پسر الندیل، شاهزاده ایسیلدور، درصدد انتقام کشته شدن پدرش به سائورون حمله می‌کند و با تیغهٔ شکستهٔ شمشیر پدرش، نارسیل، دستی که حلقهٔ یگانه بر آن بود را قطع می‌کند. جسم سائورون از بین می‌رود ولی روحش به دلیل اینکه با حلقه پیوند خورده‌است نابود نمی‌شود. تا وقتی که حلقه در آتش کوه هلاکت (همانجا که ساخته‌شده بود) از بین نمی‌رفت سائورون نیز زنده بود، ایسیلدور جذب حلقه شد و از، ازبین بردن آن پرهیز کرد ولی در راه بازگشت از جنگ گروهی از ارکها به او حمله کردند و وی را کشتند، حلقه در رودخانه افتاد و برای ۲۵۰۰ سال گم شد. تا اینکه گالوم آن را پیدا کرد، حلقه به او عمری طولانی و غیر عادی داد و او برای ۵۰۰ سال در غار زندگی می‌کرد تا اینکه حلقه از فرصت استفاده کرد از گالوم جدا شد و خود را در راه هابیتی به نام بیلبو بگینز قرار داد، ماجرای فیلم از اینجا شروع می‌شود و داستان رسیدن حلقه به فرودو بگینز و سفر او به ریوندل و از آنجا آغاز سفرش برای نابودی حلقه و خطرات راه می‌باشد ولی فرودو در این کار تنها نیست و هشت نفر او را در این سفر یاری می‌کنند..."

شخصیت اصلی فرودو بگینز می باشد، که نابودی حلقه را مسئولیتی خطیر بر خویشتن به منظور نجات جوامع پس از خویش حس می کند. شاید یکی از دیالوگ های زیبای متن که همواره در ذهن فرودو باقی می ماند گفته گاندالف باشد :

Frodo: I wish the ring had never come to me. I wish none of this had happened.

Gandalf: So do all who live to see such times. But that is not for them to decide. All we have to decide is what to do with the time that is given to us. There are other forces at work in this world Frodo, besides the will of evil. Bilbo was meant to find the Ring. In which case, you were also meant to have it. And that is an encouraging thought.

صحبت از این فیلم در اینجا، هرگز نشان دهنده نقاط قوت آن نخواهد بود، بلکه بایستی یکبار به صورت عمیق این فیلم را مشاهده کرد.

پیشنهاد دیدن این سه گانه را برای شما دارم...

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۳/۲۳
  • ۱۴۹۴ نمایش
  • محسن

فیلم - تخیلی

فیلم - اعتقادی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی